خيلي تنهام
یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم؛ آخه میدونی؟!� من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم! فکر خوبیه!من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم؛ آخه میدونی؟!� من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گقتم: آره میدونم! فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه گفت: می خوام برم یه جای دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه
بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا� آخه میدونی؟ �من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
یه روز تو نامهش نوشت:من اینجا یه دوست پیدا کردم !اخه میدونی؟!�من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره میدونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
روز بعد نوشت: من این دوستمو خیلی دوسش دارم �آخه میدونی؟!� من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره میدونم فکر خوبیه!من هم خیلی تنهام
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم! آخه میدونی؟!� من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره میدونم! فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
ولی چیزی که نمی دونه اینه که
من هنوزم ��..خیلی تنهام
چهارشنبه 27 مهر 1390 - 1:06:59 AM