نميدانم چه مي خواهم برايت بنويسم
دلم خيلي گرفته نازنين قد همه روزايي كه ازت دورم
و قد همه روزا و شبايي كه چشم انتظار يه كلمه ازت بودم و هستم
اينقدركه يه بهونه كوچيك كافيه تا چشمام ببارن
خواستم اينجا از غم ننويسم . همه از عشق و اميد بنويسم .
از خوبيهات از اميدي كه بودنت بهم ميده
اما ....
دوباره دست به قلم مي برم
نمي دانم چرا تمام و جودم را تمام احساسم را تمام قلبم را تمام هستي ام را نثارت مي كنم .
من هيچ نمي دانم !
نمي دانم دلم گمشده است يا آنكس كه دل به او سپردم ؟!
نمي دانم عشقم را گم كرده ام يا معشوقم را ؟!
نمي دانم عاشقم يا معشوق ؟!
نمي دانم خدا مرا دل داد تا بتو ببندم يا تو را داد تا دلم را از بن بر كَني !؟
نميدانم خدا مرا چشم داد تا بر راهت گذارمش يا راه داد تا چشمانم ....
من هيچ نمي دانم !!
حتي نمي دانم كيستم ؟ كجايم ؟ چرا هستم ؟ و چگونه بايد باشم ؟
و ... دردناكتر و شگفت آورتر اينكه
چرا و چگونه اينهمه بدون تو تاب آورده ام ؟!
313658 بازدید
52 بازدید امروز
11 بازدید دیروز
152 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian