خیلی خسته ام...
خیلی خیلی خسته ام...
از این دنیا، از این زندگی، از این روزها و شب های تکراری...
حتی از خودم خسته ام ...
این تنهایی با غم و غصه هاش دیوونه ام کرده...
خسته شدم بس که گریه کردم...
بس که خیره شدم به دیوار بی رنگ روبروم و بغضم ترکید...
همه با غم و غصه هام غریبه ان، حتی تو...
آخ تو!
یاد تو که می افتم بغضم دوباره می ترکه...
صورتم از اشک خیس می شه، دلم برای هزارمین بار می شکنه....
آخه من به کی بگم غم و غصه هامو؟
از همه بریدم به خاطر تو...
از همه بریدم تا برسم به تو ، به تو رسیدم اما به سرابت، به رویات...
نگاهت می کنم نگاهم می کنی، می خندی اما نمی فهمی چی می گم، نمی فهمی چی می خوام!
اونوقت فقط یه آرزو می کنم کاش یه کم برات مهم بودم...
کاش بازم تو دلت بودم...
حالا جز بارون اشکام کی یارم می شه؟
جز دستام که صورتمو می پوشونه کی اشکامو پاک می کنه؟
کی نوازشم می کنه؟ کی باهام حرف می زنه؟
کی جز خودم...؟
313804 بازدید
89 بازدید امروز
109 بازدید دیروز
272 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian