×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ردپاي آب

× در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکی است. / ساده از کسی نگذر شاید این آخرین باری باشه که لایق دوست داشتنی.... / هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی یاد نگرفتم / نمیدانم چرا اینگونه هست وقتی نگاه عاشق کسی به توست میبینی اما دلت بسته به مهر دیگریست بی اعتنا میگذری و عاشقانه به کسی مینگری که دلش پیش دیگریست / چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچوقت فکر آمدن نیست / گرمترین بوسه هایت را نصیب کسی کن که در سردترین لحظه ها به ‏یاد توست
×

آدرس وبلاگ من

nieisham.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/niive

به شكرانت

صدایت هست، من دردمندانه پیش میروم. تا صدایت هست نفس هست. تا صدایت هست حضورت معنا دار می ماند. گاه گم ات می کنم در گذر و دردِ گذشتن روزگارم. گاه گم می شوی به خود و نه به کوتاهی من. اما هر بار پیدا تر از پیش می آیی و می نشینی مقابل این خسته و هوایی می آید و می رود. از تو دارم این روزها، هر چه دارم را. اگر قابی مزین می کند دیوار اتاقم را ز توست. اگر از نردبان بالا می روم و گاه خیز میگیرم چند پله را یکجا همه از برکت و لطف حضور تست،که اینجا امیدی نیست. تمام که می شود لبخند تلخی می ماند که کاش بودی اینجا این پایین،کنار من، روبروی ام نه در خیال، تا بخندم از ژرفای وجود. تا ببینی که نگاهی از تو چه می کند با من.دستهایم جوانه می زنند مدام در دستهایت که باشند.

می ایستم به شکرانه و نماز می گزارم. دستهایم می ایستند کنار سنگینی سرم و هنوز نگفته ام الله...که قد می کشی مقابلم و نمی گذاری. دستهایم رها می شوند تا صورتت و دست می کشم همه خط های دوست داشتنی را و حجم مقدس قامت بلندت را کران تا کران. زل می زنم در نگاهت که عاشق تر از پیش نگاهم می کنی و عاشق تر از همیشه می خندم از ژرفای وجود. حمد می کنم تو را که رحمانی و رحیم. به ستایش می نشینم ات که همه وجودم در دست تست.مالک هر نفسم. و روبه سوی تو دارم و بس و سر تعظیمم مقابل تست که به سجده طاعت می نشیند. برسان مرا به راهی که می خواهی. و بازدارم از هر بیراهه ای.
دستهایم به انتهای صورتت نرسیده که گرم لبهای داغ تو می شود و می ماند و به رکوع می کشاندم که هزار بار نجوا کنم که پاکی و بی مانند و عظیم. دستت را حس می کنم روی شانه های لرزانم و راست می شوم مقابلت پر می کشم تا لبخندت و چگونه نگاهت کنم و به سجده نیافتم اینهمه عظمت را. که نجیبی و حمد تنها بزرگی تو را سزاست. مکرر سجده می کنم تو را و هر بار بال در بال عشق می سایم...
به خود که می آیم نیستی و دامن دامن ستاره پاشیده ای و کهکشانی در خیال دور شده ای و من آرامم و نقش ماه گون تو می رقصد و می تابد. می بارم و سبز است همه چیز و سرخ اند تمام پنجره ها آسمان آبی و دریا آرام. چه می کند مهر تو با من چه بیخود شده ام کنار سرخی تو که در رگهای وجودم جاریست خدا کجاست؟ و من که را به تسبیح خوانده ام؟!


تو ...تو ... تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد!

شنبه 24 دی 1390 - 10:04:59 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://jelve nader.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 24 دی 1390   6:25:29 PM

ای آنکه برایم، همه زندگی هستی

   در تار وجودم هستی

همه پود من هستی

ای آنکه برایت، نفسهایم دمیدم

در برق نگاهت ، دل و جانمو دیدم

آی آنکه نگاهت،نگاه منو دزدید

دوستت دارم

بسیار خوشحالم که روح لطیفی دارید

به خودم میبالم که دوستی به این پاکی دارم

مواظب خودت باش

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 24 دی 1390   10:38:21 AM

سلام دوست من قلم بسیار زیبای دارید

از خواندن مطالب شما لذت برذم

موفق و سربلند باشید

آخرین مطالب


امشب به تو ميگويم


انتظار


همدل و همزبان


بهترينم


گل آفتابگردان


بدان و بمان


روزجمعه


باتوسخن ميگويم


دوباره


يكي هست


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

313700 بازدید

94 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

194 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements