× در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکی است. / ساده از کسی نگذر شاید این آخرین باری باشه که لایق دوست داشتنی.... / هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی یاد نگرفتم / نمیدانم چرا اینگونه هست وقتی نگاه عاشق کسی به توست میبینی اما دلت بسته به مهر دیگریست بی اعتنا میگذری و عاشقانه به کسی مینگری که دلش پیش دیگریست / چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچوقت فکر آمدن نیست / گرمترین بوسه هایت را نصیب کسی کن که در سردترین لحظه ها به ‏یاد توست

آدرس وبلاگ من

nieisham.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/niive

دست نوشته هاي تنهاييم

به نام اشکی که عاشقانه در نیمه شب میریزد

خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است

چه زجرها میکشد اخر کس که انسان است و ازاحساس سرشار است!

میخوام مقدمه ای از دوست داشتن بنویسم زیرا دوست داشتن در

جسم انسان نیست بلکه در روح و روان طبیعت انسان است

نمیدونم الان کسی که اینو میخونه تا حالا عاشق شده یا نه؟

ولی میخوام یه نصیحتی کنم که هیچ وقت عاشق نشین با هر کی

میخواین دوست بشین دوسش داشته باشین ولی هرگز عاشقش

نشین واینکه هرگز دستی رونگیر وقتی قصد شکستن قلبش رو

داری قلبی رو قفل نکن اگه کلیدش رو نداری ولی عشق من این

کارو کرد و حالا من یه عاشق تنها با کوله باری از خاطرات خوش

باهم بودن خیلی برام سخته دیگه نتونم دستاشو تو دستم بگیرم

وقتی دلتنگ شدم نتونم سر روی شونهاش بزارم میدونید بدترین

شکل دلتنگی برای کسی ان است که در کنار او باشی و بدانی که

هرگز به او نخواهی رسید بعضی وقتها ماه شب که میشه تو

رویاهام غرق میشم میرم تااون ته ته میشم پری تو قصه هام تنهای

تنها...اخه میدونی اون دور دورا یه قصری هست که مال منه فقط

مال من دلتنگ که میشم میرم اونجا به قصر تنهاییم... این جمله

یادمه

میگفتن"عشق مانند هوا در همه جا جاریست تو نفس هایت را

جانانه تر بکش"ولی من نتونستم و عاشق شدم عاشقی خیلی

سخته سختر از اونی که فکرشو کنی ولی شیرینی هم داره

شیرینیش وقتی هست که به عشقت برسی ولی من نمیرسم

میدونید نرسیدن یعنی چی ؟یعنی مرگ یعنی یه عمر عذاب کشیدن

فقط خدا میدونه چه شبهایی به خاطرش اشک ریختم ولی

نخواستم چیزی بدونه اخه اشک گاهی با ارزشتر از لبخنده چون

لبخندرو به هر کسی میتونی هدیه بدی اما اشک رو فقط برای

کسی میریزی که نمی خوای از دستش بدی من عشقمو خیلی

دوست دارم حاضرم جونمو فداش کنم ولی اون نمی خواد باهم

باشیم نمیخواد برسیم شایدم دوسم نداره دلیل نرسیدنم نمیگه اگه

نگه هیچ وقت نمی بخشمش چون اون منو گرفتار خودش کرد اگه

اون نباشه میخوام دنیا نباشه اگه عاشق شدن گناهه دل عاشق

شکستن صد گناهه

ادما شوخی شوخی به گنجیشک ها سنگ میزنند

وگنجشک ها جدی جدی می میرند

ادما شوخی شوخی زخم میزنند

و قلبها جدی جدی میشکنند

وتو شوخی شوخی لبخند زدی

و من جدی جدی عاشق شدم

خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی

خیلی سخته بغض داشته باشی اما نخوای کسی بدونه

خیلی سخته که سالگرد اشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش

جشن بگیری

خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که فکر

میکنی به خاطرش زنده ای

خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی بعد بفهمی

دوست نداره

دوشنبه 3 بهمن 1390 - 9:31:00 AM

عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب

نمایش سایر مطالب قبلی

آمار وبلاگ

313886 بازدید

171 بازدید امروز

109 بازدید دیروز

354 بازدید یک هفته گذشته

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

برای چت کردن لطفا وارد سایت شوید

ردپاي آب

دست نوشته هاي تنهاييم

آخرین مطالب

این وبلاگ به وسیله شبکه اجتماعی گوهردشت (گگلی) ایجاد شده است, ورود به گوهردشت