كاش مي فهميدي
اونقدر دلم گرفته که دوست دارم یه دنیا گریه کنم
تمام آتش اشتیاق دیدنت که از دیروز باهام بود زیر
سردی نگاهت یخ زد
.
کاش به چشمات نگاه نمیکردم کاش هیچوقت تو
چشمات نگاه نمیکردم. مدتهاست میدانم که دیگه مال
من نیستی ولی هر بار که میبینمت این حقیقت تلخ
بیشتر خودشو نشون میده.
من نمیدونم چرا ما آدمها کسایی رو که دوسمون دارن
نمیبینیم در عوض دنبال کسایی که دوسمون ندارن
میدویم.
امروز وقتی تو رفتی بارها و بارها
این شعر را با خودم تکرار کردم:
گاه میاندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کسی خواهد گفت
آنزمان گه خبر مرگ مرا میشنوی
صورتت را کاشکی میدیدم
شانه بالا زدنت را بی قید
و تکان دادن دست را
که مهم نیست زیاد
و تکان دادن سر را
که عجب
عاقبت مرد
افسوس.........و
کاش میفهمیدی
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
دوشنبه 25 مهر 1390 - 10:48:41 PM